این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
بَرزِگَر گُلمُغانی، شاپور (22 آبان ۱۳۳۶ – 13 آبان ۱۳۶۲)، مسئول محور عملیات لشکر ۳۱ عاشورای نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
شاپور برزگر در محله جلیلشاه (مُعجِز کنونی) شهر اردبیل بهدنیا آمد. پدرش اسکندر (فوت: ۱۳۹۸ ش) دامدار و کشاورز، و مادرش سَریّه لازمی (فوت: ۱۳۹۵ ش)، خانهدار بود. شاپور دو برادر داشت. او در یک خانواده با وضع اقتصادی خوب رشد و پرورش یافت. شاپور در ۱۳۴۳ ش با ورود به دبستان شمس حکیمی (15خرداد کنونی) شهر اردبیل، تحصیلات ابتدایی در نظام آموزشی قدیم را آغاز و در ۱۳۴۹ ش به پایان رساند. در ۱۳۵۲ ش در نوبت شبانه (بزرگسالان) دورۀ نظام آموزشی قدیم دبیرستان شریعتی (بهار کنونی) شهر اردبیل ثبت نام کرد. روزها در کارگاه درب و پنجرهسازی کار میکرد و شبها به تحصیل میپرداخت. همچنین در تعطیلات تابستانی دورۀ دبیرستان، طی سالهای ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴ ش به شهرستان تهران عزیمت و در کارخانهای واقع در شهرک ساوه مشغول به کار شد. علاقه شاپور به ورزش و بهویژه رشته کُشتی موجب شد تا او در این رشته مقام اول مسابقات کُشتی قهرمانی استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز در ۱۳۵۵ ش، و مقام دوم کشوری در ۱۳۵۶ ش را کسب کند. او در سالهای ۱۳۵۵ ش تا ۱۳۶۱ ش در کنار ورزش کُشتی، در ورزشهای رزمی چون تکواندو و جودو نیز به تمرین پرداخته و مهارت لازم را کسب کرده بود. وی در این زمینه با اداره تربیت بدنی و فنون رزمی شهر اردبیل همکاری نموده و به جوانان داوطلب ورزشهای رزمی همچون جودو و کُشتی آموزش میداد. همچنین از سوی اداره مذکور مسئول بازرسی از باشگاههای ورزشی بود (فرهنگ ...، ذیل نام؛ حماسه ...، ص ۱۹-20؛ توکلی، ص ۱؛ آرمان، عباس).
از اواخر ۱۳۵۶ ش که مصادف با اوجگیری نهضت مردم ایران بر ضد حکومت محمد رضا پهلوی بود، به صفوف یاران امام خمینی(ره) پیوست و با شرکت در نشستهای سیاسی که در مساجد شهرستان اردبیل چون مسجد میرزا علیاکبر مجتهد اردبیلی، و منازل رهبران انقلابی چون آیتالله بیوک خلیلزاده معروف به مُروّج* (فوت: ۱۳۸۰ش) و محمد مسائلی (فوت: ۱۳۷۲ش)، بر اطلاعات خویش افزود. برزگر در ساختن کوکتل مولوتوف، سازماندهی و هدایت تودههای مردمی شهرستان اردبیل برای شرکت در تظاهرات و فعّالیتهای انقلابی نقش مهمی ایفا کرد. او عکس، نوار کاست و اعلامیههای امام خمینی(ره) را از تهران تهیه و در شهرستان اردبیل توزیع میکرد. در جریان فعّالیتهایش بر ضد حکومت پهلوی، بهوسیله مأموران امنیتی تحت تعقیب قرار گرفته و چندین بار زندانی شد. در ۱۳۵۷ ش به اتهام فعّالیت سیاسی و خرابکاری، بهوسیله کلانتری ۲ شهرستان اردبیل بازداشت و مورد ضرب و شتم، و شکنجه قرار گرفت، اما پس از مدتی بهدلیل ناکامی مأمورین کلانتری در گرفتن اعتراف، بههمراه دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد. هنگام ورود امام خمینی(ره)، رهبر کبیر انقلاب اسلامی به ایران، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، جزو استقبال کنندگان ایشان در فرودگاه شهر تهران بود (توکلی، ص ۲؛ حماسه ...، ص ۲۰).
برزگر پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، و تشکیل بنیاد مسکن به فرمان امام خمینی(ره)، در بنیاد مسکن شهرستان اردبیل بهعنوان مسئول تحقیق و بازرسی این سازمان مشغول بهکار شد. از روز نخست تا ۳۰ مهر ۱۳۵۸، دورۀ آموزش سلاحهای سبک چون ژ ۳ و کلت کمری را زیر نظر مربیان آموزش نظامی تیپ ۴۰ مستقل پیاده اردبیل (تیپ ۴۰ متحرک هجومی کنونی) ارتش جمهوری اسلامی ایران مستقر در پادگان شهید چمران* شهر اردبیل با درجه ممتاز گذراند. او با تشکیل دستههای تعقیب و دستگیری، و فرماندهی و هدایت این دستهها؛ دادگاههای انقلاب شهرستان اردبیل را در شناسایی، مجازات، و تصفیه عناصر ساواک و ضدانقلاب مساعدت کرد. (توکلی، ص ۲-3 ؛ حماسه ...، ص ۲۱).
شاپور برزگر در ۱۳۵۸ ش عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل شد و آموزش رزم انفرادی و مقدماتی را زیر نظر هوشنگ اسم زمانی (شهادت: ۱۳۵۹ ش) و داوود فلاح از مربیان آموزش نظامی پادگان علی بن ابیطالب(ع) ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از تهران، جهت آموزش نظامی نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل به این شهرستان مأمور شده بودند، گذراند. سپس با سِمَت فرماندهی گروهی از نیروهای پایور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل، مأمور حفاظت از جنگل و کارخانه کاغذسازی چوکای استان گیلان در برابر توطئههای حزب مجاهدین خلق ایران (منافقین) و ضدانقلاب را عهدهدار شد. برزگر در جریان مقابله با مجاهدین خلق (منافقین) شهر اردبیل نیز فعّالیت بسیاری داشت و بعضی از شبها تا صبح اقدام به گشتزنی در سطح شهر نموده و اعلامیه آنها را جمعآوری میکرد. شاپور اواخر ۱۳۵۸ش واحد آموزش نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ناحیه شهرستان اردبیل را پایهگذاری و با سِمَت مربّی آموزش نظامی و دفاع شخصی به ایفای وظیفه پرداخت. وی پس از صدور فرمان امام خمینی(ره) در پنجم آذر ۱۳۵۸، مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین، به گروه آموزشی بسیج مرکز شهر اردبیل پیوست و بهعنوان مسئول عملیات بسیج انتخاب شد (آرمان، عباس؛ حماسه ...، ص ۲۱).
او پس از آغاز تجاوز عراق به مرزهای جمهوری اسلامی ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، بهطور داوطلب به منطقه جنگی خرمشهر اعزام شد و تحت فرماندهی محمدعلی جهانآرا (شهادت: ۱۳۶۰ ش) در جنگهای خیابانی و کوچه به کوچه شهر خرمشهر شرکت کرد. در همان منطقه از ناحیه کتف زخمی شد و برای مداوا و استراحت به منزل خود در شهر اردبیل بازگشت (همان، ص ۲۱).
ششم آذر ۱۳۵۹، حکم مسئولیت تشکیل واحد ورزشی و نظارت بر آن را از فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل دریافت نمود. سپس در اسفند همان سال، مسئولیت واحد آموزش نظامی سپاه مذکور نیز به وی واگذار شد (ص ۲۲).
شاپور برزگر ۳۰ دی ۱۳۵۹ طی مراسمی معنوی در محفلی ساده با رؤیا احمدی ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر به نام عذرا و یک پسر به نام محمد است (ص ۲۱-22).
شاپور برزگر ۸ آذر ۱۳۶۰، در جریان شهادت ابوالفضل پیرزاده* بهوسیله حزب مجاهدین خلق ایران (منافقین)، و متواری شدن قاتل، به همراه داور یسری* (شهادت: ۱۳۶۵ ش) و تعدادی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل در تعقیب قاتل برآمده و او را در یکی از روستاهای دور افتاده شهر سرعین دستگیر کرد (حماسه ...، ص ۲۲).
برزگر در ۲۰ آذر ۱۳۶۰ش، اولین پادگان آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل (دانشگاه پیام نور کنونی) را با نام شهید ابوالفضل پیرزاده (شهادت: ۱۳۶۰ ش) تشکیل داد و نیز با قبول فرماندهی آن، توانست با ایجاد فرصت آموزشهای نظامی تخصصی و غنیسازی محتوای این دورهها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل را از این لحاظ توانمند سازد. برزگر چند روز پیش از اولین مرحله عملیات فتحالمبین که 2 فروردین ۱۳۶۱ در جبهه جنوبی با هدف آزادسازی منطقه غرب رودخانه کرخه و جاده دزفول – دهلران و تأمین اندیمشک، شوش، دزفول و جاده اندیمشک - اهواز اجرا شد، با سِمت فرماندهی گروهان شرکت کرد و در منطقه حسینیه مابین شهرستانهای اهواز و خرمشهر توان فرماندهی و شجاعت خود را در مقابل پاتک نیروهای عراقی نشان داد. او در این درگیری همراه نیروهای گروهان شهید باهنر که فرماندهی آن را بر عهده داشت با پاتک سه تیپ از نیروهای عراقی به مقابله برخاست و آنان را وادار به عقبنشینی کرد. سپس مدتی نیز جهت آموزش نیروهای بسیجی لشکر ۳۱ عاشورا، عازم منطقه عملیاتی طریقالقدس (عملیات آزادسازی شهر بستان در هشتم آذر ۱۳۶۰، در کنار رود نیسان شهر بستان استان خوزستان مستقر شد. همچنین برزگر بهعنوان نیروی پیاده در این عملیات ها شرکت کرد: ۱. بیتالقدس که ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در جبهه جنوبی و با هدف آزادسازی شهرهای خرمشهر، هویزه، جاده اهواز – خرمشهر؛ خارج کردن شهرهای اهواز، حمیدیه، سوسنگرد و نیز جاده اهواز – آبادان از بُرد توپخانه دشمن: تأمین مرز بین المللی. وی در این عملیات زخمهایی برداشته بود که پس از بازگشت به شهر اردبیل به صورت سرپایی مداوا شد؛ ۲. عملیات مسلم ابن عقیل که ۹ مهر ۱۳۶۱ در جبهه میانی با هدف آزادسازی سومار، تأمین ارتفاعات مرزی و تهدید شهر مَندَلی عراق با سمت آموزش نظامی تیپ عاشورا در محور پدافندی تیپ، فعّالیت چشمگیری در مقابله با تانکهای ارتش عراق انجام داد؛ ۳. عملیات والفجر مقدماتی که ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ و در جبهه جنوبی: شمال چذابه و با هدف پیشروی به سوی شهر العماره عراق؛ که شاپور برزگر در این عملیات فرماندهی گردان حبیب ابن مظاهر لشکر ۳۱ عاشورا را عهدهدار بود. شاپور برزگر در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۶۲، حین آموزش عملی نحوه کارکرد نارنجک دستی به بسیجیان در پادگان آموزشی شهید پیرزاده شهرستان اردبیل، دست راستش در اثر انفجار نارنجکی که نقص فنّی داشت از مچ قطع شد و چند روز در بیمارستان شهید مصطفی خمینی شهرستان تبریز (مرکز استان آذربایجان شرقی) بستری شد. بعد از ترخیص از بیمارستان، ششم مرداد ۱۳۶۲، مسئولیت بسیج سپاه باقرالعلوم (منطقه ۵ کشوری) شهرستان تبریز را عهدهدار شد. او به رغم قطع شدن دست راستش همچنان تجارب خود در آموزشهای نظامی را مخلصانه در اختیار نیروهای سپاه و بسیج قرار میداد. همچنین برزگر در عملیات والفجر ۴ که ۲۷ مهر ۱۳۶۲، در جبهه شمالی و با هدف تصرف دره شیلر و پنجوین؛ انسداد معابر تردد عناصر ضد انقلاب اجرا شد؛ با سمت فرمانده محور عملیات لشکر ۳۱ عاشورا شرکت کرد (اطلس ...، ص ۹۰؛ حماسه ...، ص۳ و ۲۳- 24 و ۵۳ و ۵۵).
شاپور برزگر در ۱۳ آبان ۱۳۶۲ در ادامه عملیات والفجر ۴ که از سوی فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، مهدی باکری (شهادت: ۱۳۶۳ش) با سمت فرمانده محور عملیاتی لشکر ۳۱ عاشورا مأموریت یافته بود محاصره گردان حضرت ابوالفضل(ع) لشکر مذکور را در منطقه عملیاتی والفجر ۴ بشکند. او ضمن نبرد شجاعانه و شکستن محاصره گردان یادشده، در سومین مرحلۀ همین عملیات، در منطقه پنجوین و ارتفاعات شیخ گَزنشین بر اثر اصابت گلوله دوشکا و ترکش خمپارۀ نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در ۱۸ آبان ۱۳۶۲ تشییع و در قبرستان غریبان شهر اردبیل دفن شد. پیکر برادر شهیدش، علیرضا برزگر (شهادت: ۱۳۶۳ش) نیز در جوار مزار او دفن شده است (توکلی، ص ۷).
برزگر علاقهای به گردآوری مال و منال دنیا نداشت. او برای همۀ همرزمانش احترامی خاص قائل، و به آنان سفارش میکرد که انسان باید اول خودش را اصلاح کند و سپس به اصلاح دیگران بپردازد. همچنین به همرزمانش سفارش میکرد که در انجام کارهایشان دقت کنند تا در آخرت از شهدا شرمنده نشوند در جبهه جنگ، همه را دعوت میکرد تا روز اول عید سال جدید را روزه بگیرند و با امساک از خوردن، اراده خود را در کوران هواهای نَفس بیازمایند (همان، ص ۴ - 5).
در بخشی از وصیت نامه شهیدآمده است: «ای امت حزباللّهی شما بدانید که [دفاع از] حق گرفتاری دارد و کسی که از حق دفاع میکند باید رنج و مشقّت بکشد تا در دنیای ابدی سربلند و روسفید باشد. ملت ایران بدانند که با رفاهطلبی نمیشود مدعی طرفداری از حق شد و باید بدانند که با گفتن و حرف زدن و در ظاهر انقلابی و مسلمان بودن، نمیتواند آنها را در [دنیا و] آخرت نجات دهد، بلکه [این] عمل شخص [است] که موجب رضایت خداست. نسل امروز بدانند که اگر آنها فدا نشوند و از دار و ندارشان [در راه وطن و انقلاب اسلامی] نگذرند نسل آینده نمیتواند از انقلاب اسلامی بهرهبرداری کند» (برزگر، ص ۳۸۷-388).
روز سوم خرداد ۱۳۹۹ (سالگرد فتح خرمشهر)، برای زنده نگهداشتن یاد و نام شهید شاپور برزگر از سوی شورای اسلامی و شهرداری شهرستان اردبیل، پل روگذر اتوبان کمربندی دوم شهر اردبیل که بزرگراه شهدا را به محله گُلمُغان وصل میکند و نیز خیابانی از ابتدای میدان پلیس تا میدان سلیم مؤذنزاده (فوت: ۱۳۹۵ش) شهر اردبیل افتتاح و به نام این شهید نامگذاری و تابلوی مربوطه نیز نصب شده است. همچنین سردیس شهید شاپور برزگر در آستانه ورودی ساختمان موزه دفاع مقدس استان اردبیل نصب گردیده است («افتتاح خیابان ...»، بش).
همچنین طرح آبرسانی به نُه روستای استان اردبیل با هدف تأمین، انتقال و توزیع آب آشامیدنی این روستاها، در ۱۳۸۸ ش با کارفرمایی شرکت آب و فاضلاب روستایی استان اردبیل و اجرای سازمان بسیج سازندگی سپاه حضرت عباس(ع) استان اردبیل به نام مجتمع آبرسانی شهید برزگر نامگذاری شده است (فتحی جلفا، ص ۲۵).
کتاب سردار مهربانیها خاطراتی از شهید شاپور برزگر، به کوشش ساسان ناطق تهیه و تألیف یافته و با حمایت حوزه هنری انقلاب اسلامی استان اردبیل در ۱۳۸۸ش از طریق نشر اختر شهرستان تبریز به چاپ رسیده است. همچنین کتاب حماسه دو لاله، یادنامه سرداران شهید شاپور برزگر و میر محمود بنیهاشم، از سوی انتشارات تیپ یکم حضرت عباس(ع) لشکر ۳۱ عاشورا تهیه و تدوین و در ۱۳۷۷ش به چاپ رسیده است. البته زندگینامه، مبارزات و خاطرات هشت سال دفاع مقدس شهید شاپور برزگر در کتاب فرهنگنامه جاودانههای تاریخ (زندگینامه شهدای فرمانده استان اردبیل) نیز قید شده است.
مآخذ: آرمان، عباس (دوست شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۴ بهمن ۱۴۰۰ ش؛ اسدی، محمد (همکار و همرزم شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۸ اسفند ۱۴۰۰ ش؛ اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ – 29 مرداد ۱۳۶۷، به کوشش مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۷ ش؛ بنیاد شهید، شم بازیابی ۱۱۱۳۴۹۵، موجود در حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل، سند مورخ ۱۳۷۶ش، سند بش؛ برزگر، شاپور، «وصیتنامه»، وصیتنامه کامل شهدا: استان اردبیل، به کوشش: منوچهر اکبری، دفتر دوم، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ش؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان اردبیل، به کوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۲ش؛ توکلی، یعقوب، فرهنگنامه جاودانههای تاریخ (زندگینامه شهدای فرمانده استان اردبیل)، دفتر سوم، تهران: شاهد، ۱۳۸۲ش؛ تیپ یکم حضرت عباس لشکر ۳۱ عاشورا، حماسه دو لاله، اردبیل: انتشارات عاشورا، ۱۳۷۷ش؛ فتال نیشابوری، محمدبن احمد، «روضهالواعظین»، ج ۲، مترجم: محمود مهدوی دامغانی، تهران: نشر نی، ۱۳۶۶ش؛ فتحی جلفا، ایرج، سقای دشت اردبیل، اردبیل: آذرنوین، ۱۳۹۴ش؛ «افتتاح خیابان جدیدالاحداث شهید شاپور برزگر» (بارگذاری: بیتا)، خبرگزاری مهر، www.mehrnews.com>> (دسترسی: ۳ خرداد ۱۳۹۹).
/علی محمدی/